جدول جو
جدول جو

معنی گارا گار - جستجوی لغت در جدول جو

گارا گار
پشت سرهم و با شاب
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از گاراژدار
تصویر گاراژدار
صاحب گاراژ
فرهنگ فارسی عمید
(تَ / تِ / تُ رَ / رُو)
دارندۀ گاراژ، متصدی گاراژ، کسی که مسئول حمل بار و مسافران است، رجوع به گاراژ شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از گاراژ دار
تصویر گاراژ دار
پاساد دار
فرهنگ لغت هوشیار
سخن بیهوده، حرف مفت هیاهو برای هیچ
فرهنگ گویش مازندرانی
صدای آتش تند، گرگر آتش، پیوسته، پیاپی
فرهنگ گویش مازندرانی